قهر خداوند
.This piece has been written by Rahil (pseudonym) who lives in Afghanistan in Persian and has been translated to English by us
انگار خداوند نیز تمام قهر و غصب خود را بالای مردم افغانستان میاورد از بلا های زمینی گرفته تا آفات و حادثات طبیعی.
چهار فصل سال در افغانستان که با آب و هوای مشخص و زیبای خود شان سبب افزایش حاصلات کشاورزی و ذخایر آبهای طبیعی میشود. فصل بهار با نم نم باران صبحگاهی روح و روان همه را به تفکر وامیدارد و زمین های زراعتی دهاقین را آماده حاصل برداری میکند، تابستان فصل رویش میوه ها فصل گرمای زمین و پربرکت، فصل خزان طبیعت پوشیده از برگ های زرد از درخت افتیده شده فصل قدم زدن های صبح گاهی و شام گاهی ، فصل زمستان فصلی که همه چیز انگار خواب است و پنهان است در زیر لایه های برف سفید تا رسیدن نور درخشان آفتاب.
ولی امسال سال 1401 سالی که با درد و اندوه و افسرده گی آغاز شد و ادامه دارد نه تنها انسان ها بلکه فصل های سال نیز روند طبیعی و عادی خود را نداشتند و ندارند در فصل بهار که همه منتظر باران های بهاری میبود تا زنده شدن طبیعت را بعد از خواب طولانی زمستان شاهد باشند قطرات باران نیز با زمین قهر بود و نبارید. آغاز فصل تابستان فصلی که با پخته شدن میوه های رنگارنگ درختان به زیبایی طبیعت میافزایند ولی امسال خشم طبیعت دامنگیر جغرافیای به نام افغانستان شد که از زلزله های شدید در ولایات جنوب شرقی تا سیلاب های ویرانگر در سایر ولایات کاشانه مردم را ویران کرده و همه دارایی مردم را در زیر زمین بلعید.
زلزله های شدید که در دو دهه اخیر افغانستان بی پیشنه بوده است خسارات جانی و مالی زیادی را در پی داشت و بیشتر از هزار نفر را به کام مرگ فرو برد اما در این میان رنج دهنده ترین مورد نبود امکانات سالم غذایی و مواصلاتی یبرای کمک به مردم میباشد.
موجودات نفهم و وحشی بنام طالب در اریک قدرت و حاکمیت؛
خشم طبیعت در پکتیا، پکتیکا و خوست؛
خشم باران و سیلاب درغزنی و نورستان؛
امراض گوناگون و ناشناخته در هلمند و زابل .
چشم به راهم که چی زمانی طبیعت و انسانها در افغانستان به روند طبیعی و عادی زنده گی خود برمیگردند.
FOLLOW US ON SOCIAL MEDIA