از اهل زمین

از اهل زمین!

Find the English version here

زمینی که روزانه هزاران انسان را به قتل میرساند چه قتل روحی، چه قتل جسمی.

دقیقا درجایی قرار داریم که تاریخ گواه است چگونه به شکل فجیع و بیرحمانه طفل خورد سال سه ماهه، پیر مرد کهن سال که در کنج خانه خوابیده، خانم میان سالی که در تنور نان پخته میکند، پسر نوجوان که در زمین های زراعتی مصروف آبیاری زمین ها میبود را به گلوله میبندند و به افتخار از آن ویدیو می گیرند.

اما نمیدانند  که با قتل مردم بی گناه، روح هزاران شخص دیگر را نیز از بین میبرند و در قلب های بازمانده گان و عقارب و وطنداران ایشان آتش انتقام و نفرت را شعله ور میسازند.

امروز!

 دلم به حال آن جوانی بی گناهی که از ترس کشته شدن توسط  اجنبی ها به دامان کوه ها  پناه برده بود، میسوزد.

آن جوان میدانست که مردن با شکم گرسنه و لب تشنه بهتر از مردن به دست اجنبی هایی است که وطن اش را اشغال کرده اند.

آری!

جوان پنجشیری که چند شبانه روز بدون آب و نان در دامنه کوه ها به سر برده و در آخرین تماس تیلفونی  اش با دوست اش از او طلب آب نموده بود و روز بعد جسد سرد و بی روح اش را از کوه ها پیدا کرده اند این است گوشه از حقیقت های جامعه ما خاصتا ( پنجشیر) زیر حاکمیت  طالبان و وضعیت اسف بار مردم بی گناه پنجشیردر زیر حاکمیت طالبان خونخوار.

لطف الله نام داشت  تقدیر الهی در زمان کودکی اش مادرش را زیر خاک کرده بود و خودش با خانم کاکایش زنده گی بخور و نمیر را در قریه کوچک پنجشیر با دهقانی در زمین های آبایی اش سپری مینمود. آرزویش این بود که بعد از فراغت از مکتب به دانشگاه کابل راه پیدا کند و مثل هزاران جوان دیگر تحصیلات خود را به پایان رسانیده و دوباره به وطن و کاشانه خود برگردد. اما دریغا که مرگ در دامنه های کوه های سرد و تاریک، بی هیچ آب و نانی همه آرزوهایش را زیر خاک دفن کرد.

RAHIL

FOLLOW US ON SOCIAL MEDIA