آرزوی دخترک افغان

There is one Englisch version which you can read here.

غان

روبروی پنجره

چشم دوخته به عابرین

در پس این کوچه ها

در میان این همه افسرده حالی و پریشانی

منتظر ام از انتهای کوچه

شخصی بیاید و از فرط خوشحالی اشک شوق بریزد و نوای آزادی سر دهد

خبر خوشی بیاورد که مردم آزاد شدند

زنان آزاد شدند، همه میتوانند به شیوه خود زنده گی کند

حالا برخیز و دنیا را با چشمان زیبایی خودت ببین

نه از پشت پنجره هفت رنگ چادری که مبادا چهره تو را کسی ببیند

متعلمین یونیفورم مکتب خود را به تن کنند و برای پیش قدمی در مکتب به سرعت راهی مکتب شود.( این در حالیست که دختران نه ماه شده که مکتب نرفته اند)

محصلین دانشگاه ها لباس های مرتب کرده خود را به تن کرده و به وقت معینه و به دور از خستگی های روحی و جسمی به اشتیاق بیشتر به طرف دانشگاه بروند و رشته های انتخابی و مورد علاقه خود را بخوانند. ( این در حالیست که محدودیت های پوششی و اوقات بیشتر درسی در یک روز و امر نمودن دختران صنوف اول و دوم رشته انجنیری به تبدیل نمودن شان به رشته های دیگر)

پدران بدون هیچ ترس و هراسی ساعت 8 صبح به دفتر کاری خود بروند،. گزارش ساعت وار،هفته وار، ماهانه خود را آماده کنند و با هزاران شور و اشتیاق و با جبین گشاده و دست های مملو از تحفه بر خانه برگردد. و مادران با لبخند ملیح خود از وی پذیرایی کنند

زنان و دختران خانواده قبل از همه از خواب بیدار شوند و با هزاران شور و اشتیاق به وظیفه خود آماده ی رفتن را بگیرد، وظیفه که سالها آرزویش بود دست مزدی که حالا از زحمت خود بدست میآورد و خرچ خود و فامیل خود را فراهم میساخت، اما اکنون نشسته و از پشت پنجره بر عابرین که چهره هایی افسرده و غمگین در درون شهر برای پیدا کردن لقمه نانی در گشت و گذار اند، خیره شده و به آرزوی های نیمه راه خود میخندد.

آیا کسی خواهد آمد و این همه اندوه را از دل مردم بدزدد و آنقدر دور برود و غیر قابل دید شود که چشم دوخته به آن و رفتن غم ها را تماشا کنیم .

حتی اگر بر یک لحظه باشد خنده واقعی، یک دل آرام، یک امید محال را به جان میخرم!!!

از کجا خریداری کنم؟

RAHIL

1401-03-01/

22 May 2022